دریا دلش گرفت و پس از آن هوا گرفت!

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام
امشب دلم برای تو بی انتها گرفت
دنیای رنگ باخته دست مرا گرفت
می خواستم قدم بزنم ساحل تو را
دریا دلش گرفت و پس از آن هوا گرفت
می خواستم که از تو و من ها شویم ما
می خواستم ولی دل ِ تنگ شما گرفت
خودکار مشکی و ورق پاره ای ک بود
نقش دوچشم های تو را بی هوا گرفت
افتادم و شکستم و نابود تر شدم
آشوب ناگزیر مرا بی صدا گرفت
فریاد های یخ زده ام در گلو شکست
وقتی بنای سرکش ِ عشق تو پاگرفت
این ماجرا به رفتن تو ختم می شود
طوری که پشت پای تو قلب خدا گرفت
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

جدایی, سیدمهدی نژادهاشمی, غزل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *