اولین جمعه ى سال است، کجایی آقا
آسمان غرق خیال است، کجایی آقا
اولین جمعه ى سال است، کجایی آقا
یک نفس عاشق اگر بود زمین، می فهمید
عاشقی بی تو محال است، کجایی آقا
آسمان غرق خیال است، کجایی آقا
اولین جمعه ى سال است، کجایی آقا
یک نفس عاشق اگر بود زمین، می فهمید
عاشقی بی تو محال است، کجایی آقا
ای حضرت دلها اگراین جمعه بیایی
صدها گره از سیزده ما بگشایی….
من آشنای غربت و رنجت نبودم و
تنها برای آمدنت هی گریستم!
درکت نمیکنم غم دوری و هجر چیست
چون عمر طی نمودم و بی غصه زیستم
گفتم بیا که یاریتان میکنم ولی
مردش نبوده ام سر حرفم بایستم!
صد بار آمدی و من اما نیامدم
من جز برای آمدنت، وقف چیستم؟!
برنامه های جمعه خود را که ریختم
شرمنده جایتان نشده بین لیستم!
یک خواهش از شما که برای ظهورتان
در روز غیر جمعه بیا، جمعه نیستم…!
ظهور کن که به تنگ آمدیم از تزویر
ز دستِ منتظرانت ما را خلاص کن !
از درد زمانه ی فلج میخوانم
از ساحت آخرین حجج میخوانم
در خلوت لیلة الرغائب، آری
عجل لولیک الفرج میخوانم