نوشت: رابطه مان را بیا به هم بزنیم!
دانلود دکلمه شعر با صدای علی بهمنی
به گه کشیده مرا و تمام شعر مرا
به گه کشیده مرا او که عاشقش بودم !
تمام این همه مدت سوار من بوده ست
تمام این همه مدت موافقش بودم !
عجب کثافت لاشی احمقی شده است
رئیس حزب چپی که مصدقش بودم !
نوشت عاشق من بود و تازه فهمیدم
پماد موضعی روی هق هقش بودم !
هزار آینه را خرد کرده تا آخر
که حالی ام کند آئینه دقش بودم !
اسیر موجِ چرا شد به ساحلش بردم
و مدعی شده سوراخ قایقش بودم !
جز از برای به گا دادنم نمی آید
شریعتی که من خر، مبلغش بودم !
بدک نمی شود از عشق نیز دم بزنیم
کمی حوالی عاشق شدن قدم بزنیم !
همیشه رونق بازار زائری سکه ست
بیا برای دل خسته مان حرم بزنیم !
رها کنیم غم نان و فقر مردم را
فقط برای دل خویشتن قلم بزنیم !
ولی چگونه، چگونه ولی چگونه، چطور؟
چگونه با غم و اندوه راه غم بزنیم؟
پرنده ای که در این سطرها مجالش نیست
نوشت: رابطه مان را بیا به هم بزنیم !