تو را مى نويسم…
تمام شهر تو را مى خوانند
تنها منم
كه تو را مى نويسم…!
تمام شهر تو را مى خوانند
تنها منم
كه تو را مى نويسم…!
قهوه را من دم ميكنم
ميز را تو ميچينى
بعد،
مى نشينيم پشت پنجره هاى خودمان
و به يكديگر فكر ميكنيم…
چمدانت را بیهوده نبند!
هیچ قطاری
برای بُردن زنی
که هنوز عاشق است
توقف نمیکند…