ز رقص خون حسین کربلا به خون ترشد
ز رقص خون حسین کربلا به خون ترشد
دل تمامی ما بیصدا به خون تر شد
کشیده پردهی خونین به صورتش دنیا
که عاشقان حسین هرکجا به خون ترشد
چگونه داغ دل تنگ ما شفا یابد
ز بیگناهی او چشمهها به خون تر شد
نبوده کوزهی آبی به کودکان حسین
لبان تشنهی او، ای خدا به خون تر شد
ز بس که خون حسین ریخت در دل صحرا
چه لالهها که در این ماجرا به خون تر شد