سلامتیِ خودت! لب بزن که توت بریزد

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام
سلامتیِ خودت! لب بزن که توت بریزد
بخند، توی رگ شهر اَبسولوت بریزد
چقدر چشم که سنجاب مانده بر گره ِموت
گشوده باش که سرشانه ات بلوط بریزد
بریز و روشنمان کن! برهنه شو زن مان کن!
چراغ باش که شب، تار ِعنکبوت بریزد
بخند با لب ِجادکمه های پیرهنت تا
هراس قله نوردانت از سقوط بریزد
سلامتی ِخودت با لب شرابی ِ بی رژ
بزن به مستی و گیرم که آبروت بریزد
برقص! ابر از آغوش تو رسیده به باران !
خدا هم آمده تا قطره قطره روت بریزد !
پرنده ها به لبت قانعند...بوسه بریزان
که توی سفره شان قوت ِلایموت بریزد
سکوت کردی و هر خرده سنگ پل زد و سد شد
بخوان که زیر صدایت پل سکوت بریزد
زنی و ذائقه ی شهر تازه می شود از تو
اگر تو تن بتکانی چنانکه بوت بریزد
اگر "زنی" کنی، آنقدر که حرارت لبهات
میان بسترت از بوسه ی هووت بریزد !
به خون بکش، اگر از نافه ات پرنده بریدند
که پودپودِ دل از تار تار ِموت بریزد
بخوان به نام خودت، تاکها دخیل ببندند
به خون تازه که می خواهد از گلوت بریزد...
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

اروتیک, طاهره خنیا, عاشقانه, غزل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *