عنتر!

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام
معشوق من زیباست مثل عنتری که
در می روم از دست او مثل خری که
یک مانتو خفاشی و دو کفش چرمی
یک بینی و یک مشت مو، یک روسری که...
با چشمهای جالب انگیز خمارش
و چیزهای بی حیای دیگری که ...
نه خانه مان می آید و نه جای دیگر
چه فایده دارد عزیزم دلبری که
وقتی که پولی در بساطم نیست اوّل
له می کند من را شبیه خاوری که
ترمز بریده باشد اما بعدش آرام
می گویدم پیتزا برایم می خری که!
هر روز می آید کنارم می نشیند
اوّل سلام و بعد رقص بندری که...
با بوسه های آبدار بعـد یعنی
مامان خوبم خواسته انگشتری که...
از دست او یک لحظه هم راحت ندارم
از دست او و مادر بدترتری  که ...
حالا خودش بس نیست خواهرهای نازش
صغری و کلثوم و منیژه و پری که...
هر روز می آیند دانشگاه با من
دنبال پیدا کردن آن شوهری که...
بورس مداد و ریمل و ماتیک و رُژ تا
خود را بیندازند به یک مشتری که ...
می ترسم از روزی که فردایی ندارد
روزی که بنشینم درون محضری که...
ما را به عقد دائم هم دربیارد
خوابیدن با تو درون بستری که...
و بدتر از آن چند ماه بعد یعنی
آوردن یک بچّه کاکل زری که ...
دیگر عروسی کار از ما بهتران است!
مرد کهن می خواهد و گاو نری که ...
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

اجتماعی, تنهایی, سیدمهدی موسوی, غزل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *