راستی ظاهرا تولدته!

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام
باز نشستی تو آخرین سیگار
با کتابات که اونور ِ تختن
مث یه گرگ پیر، غمگینی!
گوسفندا چقدر خوشبختن
چیزایی هست که تو می فهمی
که به کابوس و عشق مرتبطه
بی صدا زوزه می کشی تو خودت
راستی ظاهرا تولدته
توی تقویم یه علامت هست
روز پرداخت آخرین قبضه
یه پلیس ایستاده اون پایین
رنگ خوابای ما هنوز سبزه
نسل ما رو فرشته ها کشتن
تو کتابای دینی و درسی
تو که می دونی آخرش هیچه
دیگه از هیچ چی نمی ترسی
رو لبت یه سرود غمگینه
تو چشات برق خشمه و الکل
نمی تونن تو رو بخوابونن
با دیازپام یا ترامادول
تو یه میدون توو غرب تهرانی
با یه رؤیای غیر قابل ذکر
سهمت از روزگار ما اینه
فحش یک مشت لات و روشنفکر
از کجا اومدی؟ کجا می ری؟
کوچه هامون هنوز بن بستن
مطمئنّم یه روز می کُشنت
همینایی که عاشقت هستن
ک و ن لقّ کبوترای سفید
تو می میری اگه اسیر بشی
راستی ظاهرا تولدته
تا که یک سال دیگه پیر بشی
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

تولد, سیدمهدی موسوی, مثنوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *