کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر!
انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی
از سر کوی تو گیرم که روم جای دگر
کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر
عاقبت از سر کوی تو برون باید رفت
گیرم امروز دگر ماندم و فردای دگر
مگر آزاد کنی، ورنه چو من بندۀ پیر
گر فروشی، نستاند ز تو مولای دگر
عاشقان را طرب از بادۀ انگوری نیست
هست مستان تو را نشئه ز صهبای دگر
بهر مجنون تو این کوه و بیابان تنگ ست
بهر ما کوه دگر باید و صحرای دگر
ما گدائی در دوست به شاهی ندهیم
زانکه این جای دگر دارد و آن جای دگر
گر به بتخانۀ چین نقش رخت بنگارند
هرکه بیند، نکند میل تماشای دگر
راه پنهانی میخانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر
دل "فرهنگ" ز غم های جهان خون شده بود
غم عشق آمد و افزود به غم های دگر