انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام
جان به قربان ذبیحی كه به قربانگه دوست
با لب تشنه روان می شد و خود دریا بود
تو مپندار كه شاهنشه دین در گه رزم
در بیابان بلا بی مدد و تنها بود
انبیا و رسل و جن و ملائك، هر یک
جان به كف در بر شه منتظر ایما بود
خون هابیل كه شد ریخته از سنگ جفا
گر به عبرت نگری كشته آن صحرا بود
قتل عباس و علی اكبر و قاسم ز ازل
بر فرامین قضایای فلك طغرا بود
و رنه اندر نظر قهر شهنشاه شهید
عدم هر دو جهان بسته به حرف لا بود
در همه ملك بلا نیست به جز ذكر حسین
قاف تا قاف جهان صوت همین عنقا بود
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

عمومی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *