جعفر جدیدی

امسال هم از تو چه پنهان سال ما نیست...

حق با تو بود این آسمان ها مال ما نیست
وقتی توان پر زدن در بال ما نیست

حق با تو بود آیینه ها مشکوک هستند
بیخود نگاه سنگ ها دنبال ما نیست

پشت در این قلعه ی متروک جز مرگ
آغوش کس بی تاب استقبال ما نیست

تاروت، قهوه، شمع یا... فرقی ندارد
جز مرگ چیز دیگری در فال ما نیست

از روی ناچاری است می تابد وگرنه
خورشید فکر میوه های کال ما نیست

آه ای بهار مرده روی دست تقویم
امسال هم از تو چه پنهان سال ما نیست...

...

جعفر جدیدی, غزل نظر دهید...