خلیل ذکاوت

میرسد روزی که شرط عاشقی، دلدادگی است

عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود

شرط می بندم که فردایی ، نه خیلی دیر و دور
مهربانی ، حاکم کل مناطق میشود

هم زمان سهمیه دلهای دلتنگ و صبور
هم زمین ارثیه جانهای لایق میشود

قلب هر خاکی که بشکافند ، نشانش عاشقی است
هر گلی که غنچه زد ، نامش شقایق میشود

با صداقت آسمان سهمی برابر میدهد
با عدالت خاک تقسیم خلایق میشود

عقل اگر گاهی هوادار جنون شد ، عیب نیست
گاه گاهی عشق هم همرنگ منطق میشود

صبح فردا موسم بیداری آینه هاست
فصل فردا نوبت کشف حقایق میشود

دست کم یک ذره در تاب و تب خورشید باش
لااقل یک شب بگو کی صبح صادق میشود

میرسد روزی که شرط عاشقی، دلدادگی است
آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق میشود

...

خلیل ذکاوت, غزل نظر دهید...