یادت جدا بخیر
یاد عبور مـاه از آن کافه ها بخیر
از یاد رفت قصه ی ما، یاد ما بخیر
در کوچه های برف،کسی ساز می نواخت
یاد شبی که با تو شدم آشنا بخیر
در باد گم شدند رفیقان خوب ما
یاد سئویل، مرضیه و مصطفی بخیر
یاد عزیزت از همه ی یادها جداست
ای من فدای چشم تو، یادت جدا بخیر