علی ایلیا

عاشق زن های سن بالا!

تو عاشق مردای شیک پوشی،
حتی از اسم دود بیزاری

من عاشق زن های سن بالا،
دیوونه ى زن های سیگاری!

دنیا واسه تو زنگ تفریحه،
من شاعرم فهمیدنم سخته

تنها زمانی که هم آغوشیم
فکر و خیال هر دومون تخته

وقتی یه مدت شعر با من نیست،
وقتی پُرم از حرف ناگفته

میشم درست مثل زمانی که
تو عادتت تاخیر میفته...!

پیش تو آرامش مث رویاست
ترجیح میدم باز تنهاشم

تا اینکه با تو باشم و هر روز،
تو حسرت آرامشم باشم...

...

تنهایی, جدایی, علی ایلیا, مثنوی نظر دهید...