محمد عبدی

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم!

ما آمده بودیم تا مرز رسیدن
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیریم!

یک جرات پیدا شدن و شعر چکیدن
بس بود که با آن غزل آهنگ بمیریم!

تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم
شاید که خدا خواسته دل تنگ بمیریم!

فرصت بده ای روح جنون تا غزل بعد
در غیرت ما نیست که از سنگ بمیریم...

...

غزل, محمد عبدی نظر دهید...