مصطفی مهیمنی

عطر غزل گرفت هوای اتاق را

می خواهم از نگاه تو هر اتفاق را
هر اتّفاق تازه و دور از فراق را

امروز در پیاله ی رنگین كمان بریز
باران نوبهاری این اشتیاق را

با چشم خود به قهوه ی تلخم شكر بریز
روشن كن از شرار محبّت اجاق را

ای روشنای سبزه و مهتاب، می شود
خاموش كرد با تو چراغ نفاق را

جاری شو ای صلابت هفت آسمان عشق
بشكن غرور بی سبب باتلاق را

تا از خیال عشق گذشت این قصیده ها
عطر غزل گرفت هوای اتاق را

ای ساده تر ز حادثه ی دوست داشتن
می جویم از نگاه تو هر اتّفاق را

...

عاشقانه, غزل, مصطفی مهیمنی نظر دهید...