میثم قاسمی

معشوقه ی مایی چه بخواهی چه نخواهی !

لب های تو لب نيست! عذابيست الهی
بايد كه عذابى بچشم گاه به گاهی!

در لحظه ديدار تو، گفتم كه بعيد است
چشمان تو من را نكشاند به تباهی!

لب های تو ناياب تر از آب حيات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن كاهی!

اين كار خدا بوده كه يكباره بيفتد
در تنگ بلور شب من، مثل تو ماهى!

اي شاخ نبات غزل حافظ شيراز
معشوقه ی مایی چه بخواهی چه نخواهی !

...

عاشقانه, غزل, میثم قاسمی نظر دهید...