لعنت به پنج شنبه و دستان بسته اش!
انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی
لعنت به پنج شنبه و دستان بسته اش
نفرین بر آن سکوت به عالم نشسته اش
انگار با تو عقربه ها خواب مانده اند
چسبیده ام به شعر و به وزن گسسته اش
در دیدگان ثانیه ها غرق می شوم
وقتی که می رسم به شب دل شکسته اش
برخیز و باز با نخ صحبت، بِکش مرا
بیرون، از این کلافگی عصر خسته اش
فردا که تا فرا برسد باز می کشد
ما را غروب جمعه و آن دار و دسته اش...!
عااااااااااالی! عااااااااااااالی!