خدا رحم کند!

انتشار اشعار شما در چکامه چکامه در اینستاگرام
شهر آبستن غم هاست خدا رحم کند
شهر این بار چه غوغاست خدا رحم کند
بوی دود است که پیچیده ، کجا می سوزد ؟
نکند خانه ی مولاست خدا  رحم  کند
همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند
در میان کوچه دعواست خدا رحم کند
هیزم  آورده  که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست خدا رحم کند
همه جمع اند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند
مادر افتاد و پسر رفت ز دست ، درد این است
چشم  زینب به تماشاست خدا رحم  کند
مو پریشان کند و دست به نفرین ببرد
در زمین زلزله برپاست خدا رحم کند
ماجرا کاش همان روز به آخر می شد
تازه  آغاز بلاهاست خدا رحم کند...
کتاب قهوه سرد آقای نویسنده اثر روزبه معینکتاب جزء از کلدیوان بدون سانسور ایرج میرزاکتاب نفیس رازهایی درباره زناننسخه کامل کفرنامه کارورمان صد سال تنهایی مارکزدیوان بدون سانسور فروغ فرخزادمجموعه نفیس “چگونه شاعر شویم؟”مجموعه 150 شعرگرافی خاصمجموعه نفیس 100 شعر اروتیک فارسی

احمد رمضان زاده, غزل, فاطمیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *