بی من تو در کجای جهانی که نیستی ؟!
حالم بد است مثل زمانی که نیستی
دردا که تو همیشه همانی که نیستی
وقتی که ماندهای نگرانی که ماندهای
وقتی که نیستی نگرانی که نیستی
عاشق که میشوی نگران خودت نباش
عشق آنچه هستی است نه آنی که نیستی
باعشق هر کجا بروی حی و حاضری
دربند این خیال نمانی که نیستی
تاچند من غزل بنویسم که هستی و
تو با دلی گرفته بخوانی که نیستی
من بی تو در غریتترین شهر عالمم
بی من تو در کجای جهانی که نیستی ؟!