شب بخیر

بخواب آرام ای عشقم که من بیدار بیدارم

بخواب آرام ای عشقم که من بیدار بیدارم
فراقت تا سحر هر دم کند بیمار بیمارم

بخواب آرامِ جانِ من کنارت بودم و هستم
بخواب آرام من امشب چو هر شب سخت هوشیارم

تمام هستی ام خوابی ، برایت شعر می گویم
بخواب آرام تا فردا که من مشتاق دیدارم

میان سینه ام بغضی دل من گریه می خواهد
ز ترس بودن بی تو ، ز فکرش نیز بیزارم

دلم تنگ است می دانی که بی تو هیچ و تنهایم
نگر بر تلخی ام بی تو به این روز و شب تارم

چه میشد گر سحر میشد دلم بی تاب روی تو
نوازش کن مرا هر دم که من بی عشق بیمارم

به چشمانت قسم عشقم که بی عشق تو میمیرم
فدای پاکیت گردم گل زیبا و بی خارم

تمام آرزوی من، بخواب آرام چون هستم
نوازش می کنم مویت بخواب آرام، بیدارم

...

شب بخیر, عاشقانه, غزل ‏ - نظر دهید...

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا!

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گلِ سپیده شكفت و سحر دمید بیا

شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا

ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا

به وقت مرگم اگر تازه می کنی دیدار
بهوش باش كه هنگام آن رسید بیا

به گام های كسان می برم گمان كه توئی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا

نیامدی كه فلك خوشه خوشه پروین داشت
كنون كه دست سحر دانه دانه چید بیا

امید خاطر سیمین دل شکسته توئی
مرا مخواه از این بیش ناامید , بیا !

...

سیمین بهبهانی, شب بخیر, عاشقانه, غزل نظر دهید...

شب بخیر !

تو به خواب من آمده ای
وَ این زیباترین
فرصت میزبانی است...!

باید چشم بر بیداری ها ببندم
و تا ساعتِ خورشید زنگ بزند ،
تمام رؤیاها را با تو قدم بزنم

باید دستت را بگیرم ؛
مراقبت باشم
تا نترسی وقتی
زیر پایت خالی می شود...

...

شب بخیر, عاشقانه, مینا آقازاده, نثر نظر دهید...