دلتنگی

دانلود متن و آهنگ سبب از شادمهر عقیلی با کیفیت 320

دانلود آهنگ سبب از شادمهر عقیلی با کیفیت 320

 

سبب منم که میشکنم اما حرفی نمی زنم
اگه هیچکس برام نموند، واسه اینه که سبب منم

کاش بدونی ماتم دنیام، بی تو فقط گریه می خوام
کی میدونه این حسرتا چه کرده با روز و شبام

تو زندگیم یه دنیایی، یه کابوسم تو رویایی
یه پاییزم تو بهاری، من یه مرداب تو دریایی

از این گریه چه می دونی، نه دردمی نه درمونی
به چه امید می خوای باشی، به پیش دردام بمونی

...

ترانه, جدایی, دلتنگی, شادمهر عقیلی ‏ - نظر دهید...

رو کن به من قشنگ ترین اشتباه من!

بر قاب خیس پنجره مانده نگاه من
امشب چقدر جای تو خالیست ماه من

دردی عمیق بر دل من چنگ میزند
این واژه های زخمی و صادق گواه من

راهی به آسمان تو پیدا نمیکنم
بی فایده ست پر زدن گاه گاه من

تا باورت شود که چه دلتنگ مانده ام
بگذر شبی ز تنگ غروب نگاه من

من یوسفانه چشم امیدم به سوی توست
ای مهربان عبور کن از پیش چاه من

آن روزها که عشق قبولم نکرده بود
بی موج بود زندگی روبراه من

تنهاخطای زندگیم عشق بود و بس
رو کن به من قشنگ ترین اشتباه من!

...

دلتنگی, غزل ‏ - نظر دهید...

جای سبز چشم های تو هزاری می دهند!

دیده بوسی ها که پیغام بهاری می دهند
یک دقیقه حال، ساعت ها خماری می دهند

عید، اینطوری بدون تو محرم می شود
روزها بوی غریب سوگواری می دهند

شهر، منهای تو -قبرستان بگویم بهتر است-
کوچه هایش حس آدم را فراری می دهند

زنگ پشت زنگ، هفده ساله ها سر می رسند
دور از چشم تو عکس یادگاری می دهند

عید، عید باب طبعم نیست وقتیکه به من
جای سبز چشم های تو هزاری می دهند

...

دلتنگی, عید نوروز, غزل, مهدی فرجی نظر دهید...

سخت است سخت ازلب مردم شنیدنت!

کی می رسم به لذت در خواب دیدنت؟
سخت است سخت ازلب مردم شنیدنت!

هرکس که این ستاره ی دنباله دار را
یک قرن پیش دیده زمان دمیدنت

از مثل سیل آمدنت حرف می زند
از قطره قطره بر دل خارا چکیدنت

پروانه ها به سوختنت فکر می کنند
تک شاخ ها به در دل توفان دویدنت

من، من ولی به سادگی ات،مهربانی ات
گه گاه هم به عادت ناخن جویدنت!

آخر انار کوچک هم بازی نسیم!
دیگر رسیده است زمان رسیدنت

پایین بیا که کاسه ی دریوزگی شده ست
زنبیل من به خاطر از شاخه چیدنت

یا زودتر به این زن تنها سری بزن
یا دست کم اجازه بده من به دیدنت...

...

جدایی, دلتنگی, غزل ‏ - نظر دهید...

مثلِ یک ایستگاه متروکم، حسرتم را قطار می فهمد!

دردِ عشقی کشیده ام که فقط هر که باشد دچار می فهمد
مرد، معنای غصّه را وقتی باخت پای قمار می فهمد!

بودی و رفتی و دلیلش را از سکوتت نشد که کشف کنم
شرحِ تنهایی مرا امروز مادری داغدار می فهمد!

دودمانم به باد رفت امّا هیچ کس جز خودم مقصّر نیست
مثلِ یک ایستگاه متروکم، حسرتم را قطار می فهمد!

خواستی با تمامِ بدبختی، روی دست زمانه باد کُنم!
دردِ آوارگیّ هر شب را مُرده ی بی مزار می فهمد

هر قدم دورتر شدی از من، ده قدم دور تر شدم از او
علّتِ شکِّ سجده هایم را «مُهرِ رکعت شمار» می فهمد!

قبلِ رفتن نخواستی حتّی یک دقیقه رفیقِ من باشی
ارزش یک دقیقه را تنها مُجرمِ پای دار می فهمد...

شهر، بعد از تو در نگاهِ من با جهنّم برابری می کرد
غربتِ آخرین قرارم را آدمِ بی قرار می فهمد

انتظارِ من از توانِ تو بیشتر بود، چون که قلبم گفت:
بس کن آخر مگر کسی که نیست چیزی از انتظار می فهمد؟!

...

امید صباغ نو, جدایی, دلتنگی, غزل نظر دهید...

شب رشت است و دلم پیش تو سرگردان است!

در دل ِمن كه برای دل ِ تو جایی هست
ساعت هشت شب انگار خبرهایی هست

ساعت هشت شب انگار تو بر می خیزی
به وجود نگرانم هیجان می ریزی

شب رشت است، هوا منتظر باران است
شب رشت است و دلم پیش تو سرگردان است

شب بخیر ای نفس ات شرح پریشانی من
ماه پیشانی من! دلبر بارانی من!

رشت زیباست،تو وقتی به هوا زُل بزنی
بنیشینی و به گیسوی ترت گُل بزنی

عشق سطری ست از احساس نجیب تن تو
عطر، عطر خوش و رویایی پیراهن تو

نغمه ای،زمزمه ای نیست،هوا سنگین است
پنجه ای تازه بزن،باز دلم غمگین است

به هوای تو سری هست كه پر خواهم داد
دل به توفانی دریای خزر خواهم داد

یاد آن وعده كه مست آمده بودی پیشم
هشت شب، چتر به دست آمده بودی پیشم

چترت آمیزه ای از گرمی و زیبایی بود
زیر چتر تو همه چیز تماشایی بود

دوست دارم به خدا خنده ی رنگینت را
تو و زیبایی ایرانی و غمگینت را

تو نباشی اثر از گرمی و زیبایی نیست
رشت بی عطر نفس های تو رویایی نیست

كاش می شد به همان هیات و حالت باشی
باز هم گوشه ی میدان رسالت باشی

كاش می شد به هوا فرصت بارش بدهیم
بنیشینیم و دو لب چای سفارش بدهیم

كسری از پنجره باز است،هوا دم دارد
این هوا عطر نفس های تو را كم دارد

به هر آن چیز بخواهی قسَمت خواهم داد
دل خود را به هوای قدمت خواهم داد

وقت تنگ است،بیا بی كسی ام را كس باش
باز هم در پس هر حادثه دلواپس باش

وقت تنگ است هوا منتظر باران است
شب رسیده است و دلم پیش تو سرگردان است

ساعت انگار - سر هشت - به من می خندد
آمدی پیش من و رشت به من می خندد!

...

جدایی, دلتنگی, عاشقانه, مثنوی, ناصر حامدی نظر دهید...

دلم برای تو...آیا دل تو هم تنگ است؟!

دلم برای تو...آیا دل تو هم تنگ است؟!
صدای هق هقِ... گویا دل تو هم تنگ است!

ببین! نمی شود این قدر دور بود از هم!
بیا... قبول... بفرما! دل تو هم تنگ است!

من از مسافت این جاده ها نمی ترسم
اگر بدانم آنجا دل تو هم تنگ است

اگر بدانم گاهی به یاد من هستی
و چند ثانیه حتی دل تو هم تنگ است-

پرنده می شوم اما... نمی پرم بی تو
پرنده می شوم و تا دل تو هم تنگ است-

برای تو پر پرواز می شوم حتی
اگر در آن سر دنیا دل تو هم تنگ است!

اگر در آن سر دنیا...اگر در آن دنیا...
اگر بدانم هرجا دل تو هم تنگ است-

بدون مکث می آیم که باورت بشود
دلم برای تو...حالا دل تو هم تنگ است؟!

...

جدایی, دلتنگی, عاشقانه, غزل, نغمه مستشار نظامی نظر دهید...

میان ناله ى مرغ سحر چه باید گفت؟

دلم گرفته از این ساده تر چه باید گفت ؟!
کنار پنجره با چشم تر چه باید گفت؟!

قرار ما سر ساعت کنار دلتنگى
فقط بگو که به وقت سفر چه باید گفت؟

براى شرح سفر با زبان شعر و غزل...
زلال و صاف و رُک و مختصر چه باید گفت؟

قطار رفتن تو لحظه اى درنگ نکرد
به ساربانِ چنین خیره سر چه باید گفت؟

نگاه مادرم این بار از پدر پرسید
به این جوانکِ پر شور و شر چه باید گفت؟

دل گرفته و اشک روان ، صداى بنان...
میان ناله ى مرغ سحر چه باید گفت؟

...

دلتنگی, رابطه, غزل ‏ - نظر دهید...

با تو شاعر شدن قرن معاصر سخت است!

مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبال مسافر سخت است

چشمهایت، دل من، کار خدا یا قسمت
و در اين غائله تشخيص مقصر سخت است

ساحلی غم زده باشی چه کسی می فهمد
که فراموشی یک مرغ مهاجر سخت است

مثل یک کوچه بن بست خرابت شده ام
گاهی از من بگذر، حسرت عابر سخت است!

قرص آن صورت ماهت شده یادآور قرص
با دو تا قرص هم آرامش خاطر سخت است

در مسیری که تو رفتی همه شاعر شده اند
با تو شاعر شدن قرن معاصر سخت است

کوچه با غربت خود بعد تو یادم داده
دل سپردن به قدمهای مسافر سخت است

...

دلتنگی, عاشقانه, علی صفری, غزل نظر دهید...